یکی یکی و دونه دونه همه ی آدم های دور و برم دارند دیوونه می شن.یکی یهو مسلمون می شه...یکی یهو مفنگی می شه...یکی یهو ج.نده می شه...یک یهو لات می شه... یکی دیگه نمی ره خونه... یکی از اتاقش نمی یاد بیرون...یکی اعتماد به نفسش می کوبه به طاق ...یکی از توی سینما در نمی یاد و از فیلم تکراری لذت می بره...
مثل این که دوستان ما نمی تونن یک زندگی خطی رو دنبال کنند وباید حتما در سینوس یک ایکسم ضربش کنند!!!
ولی آخرین موردش همون اولی بود که یهو یکی مسلمون شده ... این قدر ما فالاچی و کامو و کافکا به خوردش دادیم... این آخری ها خودم یک مرد رو براش خریدم...حالا من نمی دونم از کافکا و کامو، چه جوری می شه مسلمون شد!!ما که بخیل نیستیم، مبارکش باشه!!!